به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه بیست و ششم از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛
مقدمه
نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشیای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت میدهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و میشود و کار فقها است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ عَلی سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الطَّیبِینَ الطّاهِرِینَ
رابطه قانون دیات و قواعد راهها
بحث امروز در دسته دیگری از روایات مربوط به راهها است؛ این دسته مربوط به جداسازی راه سواره از پیاده است. یعنی ما از برخی از روایات استفاده میکنیم که در شرع مطلوب است که راه سواره از راه پیاده جدا باشد. مرحوم شیخ طوسی به سندش نقل میکند: «مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا علیه السلام قَالَ یَا مَعْشَرَ الْفُرْسَانِ سِیرُوا فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ یَا مَعْشَرَ الرِّجَالِ سِیرُوا عَلَی جَنْبَیِ الطَّرِیقِ فَأَیُّمَا فَارِسٍ أَخَذَ عَلَی جَنْبَیِ الطَّرِیقِ فَأَصَابَ رَجُلًا عَیْبٌ أَلْزَمْنَاهُ الدِّیَةَ وَ أَیُّمَا رَجُلٍ أَخَذَ فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ فَأَصَابَهُ عَیْبٌ فَلَا دِیَةَ لَهُ.» حضرت فرمود وقتی قائم ما حضرت ولیعصر (عج) قیام میکند، اعلام میکند که ای سوارهروها (فرسان جمع فارس به معنای سواره است.) از وسط راه حرکت کنید. ای رجال (رجاله هم به معنای پیادهرو است) از کناره راه طی مقصد کنید. اینکه میگوید چنین و چنان کنید به دلیل این است که ایشان حاکم است وقتی حاکم است و وقتی میگوید چنین کنید یعنی این کار قانون است و دستور میشود. یعنی چنین میشود که یک راه مخصوص راه سواره خواهد بود که همان میانه راه است، میانه راه را اختصاص به سوارهها میدهند و دو طرف راه اصلی مخصوص پیادهروهاست. به دلیل اینکه قانون میشود که سواره باید از آن راه میانه برود پس اگر سواره از راه پیادهرو رفت و در نتیجه این خلاف به شخصی ضرر رساند مثلاً به شخصی اصابت کرد و عیبی به او وارد کند باید دیه او را بدهد. اما اگر پیادهای بیاید در راه سواره حرکت کند و عیبی به او وارد شود و یا تصادف کند در اینجا دیه ندارد.
البته ما میتوانیم از این روایت حتی نسبت به قوانین مربوط به دیات در شرایط کنونی هم استفاده کنیم؛ اگر یک راهی به سوارهروها اختصاص پیدا کند و پیادهای در آن راه حرکت کرد و او را زیر گرفتند و ضرری به او وارد شد در اینجا حق مطالبه دیه ندارد زیرا خلاف قانون حرکت کرده است. از این روایت مطالب زیادی استفاده میشود حتی این هم استفاده میشود که اگر کسی تخلف رانندگی انجام دهد که در نتیجه آن آسیبی ببیند حق مطالبۀ دیه ندارد. به دلیل اینکه او تخلف کرده است.
روایت از لحاظ شواهد فنی سند واجد شرایط صحت نیست اما با توجه به اینکه اولاً مضمون روایات موافق با اعتبار عقلی است یعنی اعتبار عقلی هم همین را میگوید و قاعده او هم همین است. ثانیاً با قوانین شرعی هم سازگار است، یعنی وقتی کسی خود را به دست خود در معرض آسیب قرار دهد قاعدةً این کار موجب رفع ضمان میشود. مثلاً یک ماشینی راه میرود و فردی خود را جلوی ماشین بی اندازد که در این صورت دیگر نمیتواند تقاضای دیه کند. علاوه بر این، مضمون روایت چیزی نیست که داعی کذب بر جعل آن وجود داشته باشد. یکوقت مضمون روایت موضوعی است و مثلاً یک گروهی را بر علیه یک گروه دیگر تأیید یا مطلبی را نقل میکند که به نفع عده یا علیه عدهای دیگر است که در این صورت احتمال کذب در اینگونه مضامین وجود دارد اما یک مضمونی که از آن مضامینی نیست که کسی بگوید دروغ است و برای اثبات همچنین مطلبی جعل حدیث کند. این مضمون حدیث مضمونی نیست که داعی بر کذب داشته باشد لذا با توجه به این قرائن و قرائن دیگر ما میتوانیم به صحت مضمون اطمینان پیدا کنیم و به روایت عمل کنیم علی رغم اینکه سند این روایت از لحاظ فنی واجد شرایط صحت نیست.
مراکز خدماترسانی بین راهی و آثار آن بر اقتصاد
دسته دیگر از روایات دستهای است که تأکید بر ایجاد مراکز خدماترسانی در میان راهها دارند. به دلیل اینکه یک روایت در این باب خوانده شد میخواهیم بر روایات این باب چند روایت دیگر را اضافه کنیم. طبق این روایات هر نوع مرکز خدمترسانی به عابران در بین راهها شدیداً مورد تأکید شارع قرار گرفته است.
«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِسَنَدٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: وَ مَنْ بَنَی عَلَی ظَهْرِ طَرِیقٍ مَأْوَی عَابِرِ سَبِیلٍ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی نَجِیبٍ مِنْ دُرٍّ وَ جَوْهَرٍ وَ وَجْهُهُ یُضِیءُ لِأَهْلِ الْجَمْعِ نُوراً حَتَّی یُزَاحِمَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ الرَّحْمَنِ فِی قُبَّتِهِ فَیَقُولُ أَهْلُ الْجَمْعِ هَذَا مَلَکٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ لَمْ نَرَ مِثْلَهُ قَطُّ وَ دَخَلَ فِی شَفَاعَتِهِ الْجَنَّةَ أَرْبَعُونَ أَلْفَ أَلْفِ رَجُلٍ وَ مَنْ شَفَعَ لِأَخِیه شَفَاعَةً طَلَبَهَا نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ فَکَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَهُ أَبَداً فَإِنْ هُوَ شَفَعَ لِأَخِیهِ شَفَاعَةً مِنْ غَیْرِ أَنْ یَطْلُبَهَا کَانَ لَهُ أَجْرُ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِلْمَاءِ حَتَّی اسْتَنْبَطَ مَاءَهَا فَبَذَلَهَا لِلْمُسْلِمِینَ کَانَ لَهُ کَأَجْرِ مَنْ تَوَضَّأَ مِنْهَا وَ صَلَّی وَ کَانَ لَهُ بِعَدَدِ کُلِّ شَعْرَةٍ لِمَنْ شَرِبَ مِنْهَا مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ بَهِیمَةٍ أَوْ سَبُعٍ أَوْ طَیْرٍ عِتْقُ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ وَرَدَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ دَخَلَ فِی شَفَاعَتِهِ عَدَدُ النُّجُومِ حَوْضَ الْقُدْسِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا حَوْضُ الْقُدْسِ قَالَ حَوْضِی حَوْضِی حَوْضِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.» اگر کسی در بین راه مأوا و پناهگاهی ایجاد کند ثواب زیادی برای دارد و خداوند متعال در روز قیامت جایگاهی ویژهای به او میدهد.
روایت دیگر را مرحوم قطب راوندی در لُبُّ اللّباب نقل میکند: «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ حَفَرَ بِئْراً أَوْ حَوْضاً فِی صَحْرَاءَ صَلَّتْ عَلَیْهِ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ وَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ مَنْ شَرِبَ مِنْهُ مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ طَیْرٍ أَوْ بَهِیمَةٍ أَلْفُ حَسَنَةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفُ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ أَلْفُ بَدَنَةٍ وَ کَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یُسْکِنَهُ حَظِیرَةَ الْقُدْس» کسی که یک چاه یا یک حوضچه آبی برای استفاده عابران در راه ایجاد کند، بهوسیله فراهم کردن آن حوضچه فرشتگان آسمان به او رحمت میفرستند. هرکسی که از آب او بنوشد حتی اگر بهایم و پرندگان از آن استفاده کنند در ازای آن خداوند متعال هزار حسنه مقبوله برای او ثبت میکند، مانند کسی است که هزار برده از اولاد اسماعیل (علیه السلام) را آزاد کرده باشد و مانند کسی است که هزار شتر را در راه خدا قربانی کرده باشد. خداوند او را در جایگاه حظیرة القدس که از عالیترین منازل بهشتی است جای دهد.
روایت سوم روایتی است که مرحوم شیخ کلینی به سند صحیح نقل میکند. از مصادف که پیشکار حضرت صادق (علیهالسلام) بوده است، مصادف میگوید: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ مُصَادِفٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَیْنَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ فَمَرَرْنَا عَلَی رَجُلٍ فِی أَصْلِ شَجَرَةٍ وَ قَدْ أَلْقَی بِنَفْسِهِ فَقَالَ مِلْ بِنَا إِلَی هَذَا الرَّجُلِ فَإِنِّی أَخَافُ أَنْ یَکُونَ قَدْ أَصَابَهُ عَطَشٌ فَمِلْنَا فَإِذَا رَجُلٌ مِنَ الْفَرَاسِینَ طَوِیلُ الشَّعْرِ فَسَأَلَهُ أَ عَطْشَانُ أَنْتَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ لِی انْزِلْ یَا مُصَادِفُ فَاسْقِهِ فَنَزَلْتُ وَ سَقَیْتُهُ ثُمَّ رَکِبْتُ وَ سِرْنَا فَقُلْتُ هَذَا نَصْرَانِیٌّ فَتَتَصَدَّقُ عَلَی نَصْرَانِیٍّ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا کَانُوا فِی مِثْلِ هَذَا الْحَالِ.» در سفر مکه خدمت امام صادق (علیه السلام) بودیم که در بین راه مکه و مدینه، گذر ما به یک مردی خورد که در پای یک درخت خود را انداخته بود. امام صادق (علیه السلام) فرمود: راه خود را به سمت این مرد کج کن شاید او دچار تشنگی شده که در کنار درخت افتاده است. وقتیکه راه را به سمت او کج کردیم مشاهده کردیم که مردی است از فراسین یا فریسین-فریسین یک تیره از بنیاسرائیل است.- با موهای بلند نشسته بود. حضرت از او پرسید آیا تشنه هستی؟ گفت بله؛ حضرت به من فرمود پیاده شو و به این مرد آب بده و او را سیراب کن. پیاده شدم و به او آب دادم. بعد به راه افتادیم. به حضرت عرض کردم که او مسلمان نبود، شما این صدقه را در حق یک نصرانی انجام دادید، آیا این کار درست است؟ حضرت فرمود: بله؛ اگر کسی چنین حالی داشته باشد اگر نصرانی هم باشد باید به او کمک کرد.
البته ما از این روایت استفاده دیگری هم برای فروع مختلف فقهی میکنیم.
شاهد مثال این است که امام صادق (علیه السلام) در بین راه یک تشنه غیر مسلمی را میبیند و راه را به سمت او کج میکند و دستور میدهد که به او آب دهند؛ این کار دلالت بر استحباب مؤکد آبرسانی به عابران طریق است. باید برای کسانی که در بین راه تشنه و گرسنه میشوند افرادی باشند که آبرسانی و غذارسانی کرده و برای آنها مأوا تأمین کنند. این روایت هم دلالت بر استحباب مؤکد خدماترسانی بین راهها دارد. ما از این روایت استفاده میکنیم که یکی از مهمترین کارهایی که دولتها باید نسبت به راهها انجام دهند فراهمسازی شرایط خدماترسانی است. یکی از دلایل تصادفهایی که در بین راهها روی میدهد کمبود محل استراحت در بین راههاست؛ اگر این رانندگان در بین راه محل استراحت کافی داشته باشند بهمحض احساس خستگی در آنجا استراحت و رفع خستگی میکند.
حتی این کار یک منبعی برای اشتغال است؛ اگر همین یک کار را در کشور انجام دهیم شغلهایی زیادی ایجاد خواهند شد. سرمایه زیادی هم نمیخواهد بلکه یک مقدار حمایت نیاز دارد. بههرحال این کار در موازین شرعی ما تأکید شده است که بین راهها باید خدماتی ایجاد کرد و ایستگاههای خدماتی به وجود آورد.
ثمرات فقهی روایات
تقریباً دستههای روایاتی مربوط به راهها را بررسی کردیم و از این به بعد نوبت به آن میرسد که ببینیم از این دستهها چه قوانین و احکامی میتوان از این روایات به دست آورد.
اولین قاعدهای که استفاده میشود همین قاعدۀ حق الاستطراق و حق الطریق است که هرکسی در جایی ملکی دارد راه به آن ملک هم حق اوست و کسی نمیتواند بیان کند که این زمین [که سر راه خانه تو قرار دارد] متعلق به من است و نمیگذارم به زمین خود بروی. حق استطراق حقی است که هرکسی باید برای زمین خود داشته باشد. این حق متناسب با نوع استطراق است؛ یعنی در عرف فعلی ما راه به زمین و خانه باید راه سواره هم داشته باشد و بتواند با ماشین به خانه بروند. این راه متناسب با آن نوع طریقی است که بهطور عرفی نیاز است. لذا هرکسی زمینی دارد باید راه به آن زمین را هم به راحتی داشته باشد. آنهم راهی که بهاندازهای باشد که سواره هم بتواند از آن عبور کند و این مقدار از راه حق هر انسانی است. نتایج زیادی بر این کار بار میشود.
یکی از نتایجی که بار میشود این است که حال اگر در یک محلهای بیست خانه وجود دارد، راهی که برای این محله ایجاد میشود باید متناسب به همه این بیست خانه باشد. این بیست خانه بهطور متعارف روزانه چقدر تردد دارند و چقدر ماشین از این محله عبور میکند؟ طریقی آن نباید به شکلی باشد که فقط یک راه باریکهای باشد که افراد تنها بتوانند خود را به خانه برسانند بلکه معنای طریق این است که بهتناسب کسانی که در یک محلهای سکنا دارند باید یک راه مناسبی وجود داشته باشد که مزاحمت برای همدیگر ایجاد نکنند. باید بهتناسب آن خانهها و محلهای مسکونی و یا غیر آن این راه تعریض شده و عرض داشته باشد باید این راه برای پذیرایی این تعداد آمادگی کامل را داشته باشد.
"والسلام علیکم و رحمه الله"
نظر شما